۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

چه دستان ناتوانی !


به صورت های درمانده شان فکر می کنم ، به نگاه حیران و پریشان و نا آرام شان،
به مردمی که خانه هایشان را آب برده ،
به صورت های کودکانی که رد اشک بر صورت گل آلودشان به جا مانده ...
به تصویر مردم آواره ی پاکستانی ، که همین لحظه درست همین لحظه که من در آسایش ام ،
در سخت ترین  شرایط ممکن به سر می برند ...
چقدر دستانم ناتوان است
چقدر ...

هیچ نظری موجود نیست: