میدانی ناک اوت شدن را !
رمق نداشتن را ؟
توان بلند شدن نداشتن را ؟
از نفس افتادن را؟
خسته بودن را !
بریدن را؟
رها کردن بغض کهنه را ؟
میدانی؟
پیوست : اگر بگویم حرفم را پس گرفتم، بگویم سورپرایز نخواستم، اتفاق نو و رنگین کمانی نخواستم!
این ابرهای خاکستری طوفان زا دست از سرم زندگیم بر میدارند ؟ ها؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر