۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

گونه


دیروز

گونه ات
به گونه ام که می خورد
تمام خستگی روز
پر میکشید
امروز
به گونه ایست
که گونه ام به گونه ات نمی خورد
و تمام خستگی روز
پر کشیده
و نشسته
روی شانه های من


پیوست: این شعر رو توی یه وبلاگ ناشناس خوندم ، به طرز عجیبی در دل من جاخوش کرد ، لینکش را گذاشتم همی ...

هیچ نظری موجود نیست: