۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

ويار گونه زيستن!

از صب که چشمامو باز کزدم ، دلم نخواست از جام بلند شم اصلن !
بعدترش اصلن دلم نخواست برم سرکار ،
بعدترش دلم هیچ کار مفیدگونه نخواسته تا الان ،
کلا امروز روز رخوت ناکیه ،
من هم به ویارهای امروزم دارم گوش میدم
حتی اگه بخاطرش فردا که تعطیله مجبور شم برم سرکار
حتی اگه...
یعنی من و دلم کلا اهل ویار هستیم ...

هیچ نظری موجود نیست: