۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه

زیر باران بایـــد مُرد ...



نه آخه یکی به من بگه ،
توی این هوا ،
زیر این نم نم بارون ،
حیف نیست آدم زندگی کنه ؟
زیر این بارون باید مُرد از بس که خوبــــه ، از بس که لبریزت میکنه از رضایت ، بس که سرشارت میکنه از آرامش ...
بایـــد مُرد ... باور کنید !
کاش میشد روز مرگ من توی یکی از همین روزهای بارون ناک باشه ... کاش بشه
اونوقت احساس رضایت کامل دارم از مرگم توی اون روز و لحظه قول میدم ! قـــول ...

پیوست: حالا دوستداران زندگی شکواییه سر ندن لطفا ، کارای دیگه هم میشه کرد اما مُردن توی اولویته چون تکراری نیست :دی

هیچ نظری موجود نیست: